می خواهیم ماجرای تشویق و تنبیه را از دیدگاه های مختلف بررسی کنیم:
-
دیدگاه رفتارگرایی
در دیدگاه رفتارگرایی پروسه آموزش به صورت زیر است:
1- تقلید
2-تکرار
3-تداعی
4-تقویت
(تشویق و تنبیه) در این دیدگاه که به نوعی ما قالبهای ذهنی از پیش تعیین شده برای کودک داریم . تقویت به همان معنای تشویق یا تنبیه هست به این صورت که:
تشویق = تقویت کاری که مورد علاقهی ماست
تنبیه = برحذر داشتن از کاری که مورد علاقهمان نیست
در این روش نقد بر این است که میتواند امر تربیت کاملا سلیقه ای و براساس قدرت نمایی والدین انجام شود . در این روش تشویق و تنبیه جواب می دهد و رفتار را شکل می دهد اما اثرات منفی در شخصیت کودک باقی میگذارد که مناسب نیست .
(تشویق و تنبیه)اگر تنبیه را در بخش جسمی و غیرجسمی ببینیم می توانیم تاثیرات آن را بهتر بررسی کنیم. به طور کلی تنبیه یک عمل ناخوشاینداست که انجام شدنش آن را مجاز می کند . وقتی تنبیه کردن از هر نوعش برای ما به شکل یک عادت دربیاید بخصوص تنبیه بدنی، این فرایند تبدیل به یک الگوی تربیتی می شود و لذا نه تنها خود را محق می بینیم در این ماجرا بلکه داریم به بچه ها نیز این مجوز را می دهیم که زدن به عنوان یک روش تنبیهی آزاد است.
پس مراقب آن چه انتخاب می کنیم باشیم.
عوارض تنبیه جسمی در دیدگاه “ژان ژاک روسو” :(تشویق و تنبیه)
- تنبیه گاهی ریشه عمل را طوری خشک میکند که آن عمل دیگر به کل انجام نمی شود . کودکی که به خاطر جیغ و فریاد زدن طوری کتک خورده که دیگر فریاد زدن را کنار میگذارد حتی به عنوان یک مکانیسم دفاعی موقع تجاوز و …
- ایجاد کینه در مقابل مرجع قدرت
- تکرار یک رفتار تکرارشونده غلط = تلافی به این معنا که کودک آرزو دارد در مقام مرجع قدرت قرار بگیرد
- ایجاد پنهان کاری = فقط در حضور مرجع قدرت ضمانت اجرایی دارد
- ایجاد بی حسی
- کودک آزار رساندن را مجاز می داند
- از بین رفتن عزت نفس = خود را آزارپذیر میبیند .در واقع آزارپذیر بودن را در شأن و شخصیت خود میداند
- شرطی شدن= آن قدر بپربپر می کند تا حتما سرش داد بزنی که بنشیند.
- تشدید لجبازی= تکنیک دفاعی کودک در برابر تنبیه
- کسب توجه= کودک گرفتن توجه منفی را به بی توجهی ترجیح می دهد ( به من توجه کن حتی اگر کتکم می زنی . پس بیشتر دست به کارهای بد می زند)
- تهدید و ایجاد ترس= من به واسطه قدرتی که دارم تو را محدود می کنم تا رفتاری در تو شکل بگیرد
تنبیه روانی:(تشویق و تنبیه)
همه ی موارد تنبیه جسمی به اضافه ی اثرات تنبیه جسمی در روان کودک باقی میماند حتی با گذشت چندسال که:
- باعث تهدید آگاهانه خود کودک (احساس ها و نیازهایش) می شود= نیازهای کودک را تهدید کنیم تا به خواستهی خود برسیم
- سرکوب روانی نیاز به پذیرش = دیگر دوستت ندارم
- سرکوب نیاز به ارتباط = باهات قهرم
- محبت مشروط = دیگه مامانت نمی شم
- ایجاد ناامنی = میذارمت می رم
- و …
گاهی در تنبیه دو موضوع غیر مرتبط را به هم ربط می دهیم. یعنی تنبیه با عمل اتفاق افتاده سنخیت ندارد و از یک جنس نیستند .
مثال: اگر اتاقت تمیز نشه خوراکی نداری
(تشویق و تنبیه)تبدیل تنبیه به تهدید: وقتی برای عمل انجام شده ما تعیین کنندهی عکس العملش هستیم در واقع داریم کودک را تهدید می کنیم
مثال: اگر حموم نری پارک نمی ریم / درستش اینه که بگیم : اگر حموم نری بو می گیری
خب .
از این مثال چه نتیجه ای می گیرید ؟
این مثال میتواند تعریف درستی از تنبیه کردن را بدهد؟
شما چی فکر می کنید؟
کتابهای مرتبط با این مطلب:(تشویق و تنبیه)