Category Archives: اخبار

دیدار با نویسندگان مجموعه‌ی “کلاس اولی، کتاب اولی‌ها”

دیدار با نویسندگان مجموعه‌ی "کلاس اولی، کتاب اولی‌ها"

دیدار مجازی نویسندگان مجموعه “کلاس اولی، کتاب اولی ها” از انتشارات افق(کتاب فندق)با مخاطبان انجمن حامی در دهکده کتاب

(دیدار با نویسندگان مجموعه‌ی “کلاس اولی، کتاب اولی‌ها”)

دیدار با نویسندگان مجموعه‌ی "کلاس اولی، کتاب اولی‌ها"
دیدار با نویسندگان مجموعه‌ی "کلاس اولی، کتاب اولی‌ها"
دیدار با نویسندگان مجموعه‌ی "کلاس اولی، کتاب اولی‌ها"
دیدار با نویسندگان مجموعه‌ی "کلاس اولی، کتاب اولی‌ها"
Upload Image...
دیدار با نویسندگان مجموعه‌ی "کلاس اولی، کتاب اولی‌ها"
عکس دسته جمعی با نویسندگان اعضای دهکده و اعضای انجمن حامی

(دیدار با نویسندگان مجموعه‌ی “کلاس اولی، کتاب اولی‌ها”) در روز پنج‌شنبه 16 دی ماه 1400، خانم‌ها آتوسا صالحی، لاله جعفری، مژگان کلهر و معصومه یزدانی، نویسندگان مجموعه کتاب‌های “کلاس اولی، کتاب اولی‌ها” به دعوت دهکده‌ی کتاب بازی و اندیشه و انجمن حامی در دهکده حضور پیدا کردند تا با ضبط ویدئوهایی با مخاطبانشان در شهرهای دیگر از جمله کودکان سیستان و بلوچستانی، گپ و گفتی داشته باشند.

شما را دعوت می‌کنیم که بیننده‌ی پیام‌های کوتاه اما پر از نکته و مهر ایشان باشید.

 

 

مجموعه ی کلاس اولی کتاب اولی ها مجموعه ای است که در انتشارات افق به چاپ رسید. این مجموعه دارای 5 سطح مختلف است. که هر سطح بر اساس حروفی که کلاس اولی ها در تعداد مشخصی از درس فارسی کلاس اولشان خوانده اند طراحی شده است. بطور مثال سطح چهار شامل حروفی است کمه کودکان در درسهای 14 تا 18 کتاب فارسی خوانده اند. در واقع چهار نویسنده ی خبره یعنی آتوسا صالحی، مژگان کلهر، لاله جعفری و معصومه یزدانی. با استفاده از این حروف داستان های معنادار و جالبی را برای بچه ها نوشته اند. بنابراین نوسوادان کلاس اول هر از چندگاهی می توانند خودشان به تنهایی و بصورت مستقل کتاب بخوانند.

انجمن حامی نیز مجموعه ای خیریه و خصوصی است که با همراهی داوطلبان و خیرین به تجهیز کتابخانه ها در شهرها و مناطق کم برخوردار می پردازد.

هم‌خونه

والدین گرامی

براساس نیاز شما برای این دوران که زمان بیشتری با کودک خود در منزل هستید و دغدغه‌ی داشتن فعالیت‌های مناسب با کودک از سوی شما، ما را بر ای داشت تا بسته‌های آموزشی و سرگرمی را طراحی و تقدیم شما کنیم.

نتیجه‌ی فعالیت تیم آموزشی دهکده، شامل دوستان و کارشناسان ادبیات و آگاه در امر آموزش کودکان به سرپرستی خانم رویاشهری منجر به تولید بسته‌هایی به نام هم‌خونه شد.

بسته‌های هم‌خونه با درنظر گرفتن نیاز رشدی و سنی کودکان با نگاه ه ادبیات، شامل طرح درس‌های متنوع در زمینه‌های علوم، هنر، ریاضی و … می‌باشد. تا در شرایط ویژه‌ی این روزها همراه والد یا مراق کودک و به شکل مجازی، آموزش‌های مناسب کودک را بای او پیش ببرد.

بسته‌های هم‌خونه شامل عنوان‌های زیر است:

  • بسته‌ی کلاس اول
  • بسته‌ی پیش دبستان 1 و 2
  • بسته‌ی کودک 4تا5 سال
  • بسته‌ی کودک 2 تا 4 سال
  • بسته‌ی کودک زیر 2 سال

برای دریافت اطلاعات بیشتر و تهیه‌ی بسته ها، از طریق این لینک در واتس‌اپ پیام بگذارید.

  شماره‌ی واتس‌اپ: 09127952488

مسئول پاسخگویی: سعیده شکوری

رونمایی از دو کتاب کودک «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

مقدمه

رونمایی از دو کتاب کودک «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل» با حضور مترجمان رضی هیرمندی و مهرنوش پارسانژاد همزمان با زادروز رضی هیرمندی برگزار شد.

چهارشنبه 11 دی ماه 1398 شماری از مترجمان و کارشناسان کتاب کودک از جمله نسرین وکیلی، محبوبه نجف‌خانی، شهلا انتظاریان، شیدا رنجبر، معصومه نفیسی، رویا شهری، سولماز قربانی، ندا حیدری، شهرام اقبال‌زاده، فریبا کیهانی و همین‌طور والدین و دوستداران ادبیات کودک گرد هم آمدند و جشن تولد این مترجم توانای ادبیات کودکان و دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل» را جشن گرفتند و به بهانه انتشار این دو کتاب از عشق گفتند و شنیدند.

رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل» گزارشی از رونمایی دو کتاب کودک «بغل» و «عشق که می‌گویند چیست؟»

کتاب بغل فرآیندمحور است

سحر سلطانی، درباره کتاب «بغل» گفت: «این کتاب چندمین کتابی است که از مهرنوش پارسانژاد مطالعه کرده‌ام. کلیدواژه‌ای که در سیر انتخاب‌های مهرنوش پارسانژاد بسیار پررنگ است، زنانگی است. زنانگی نه از منظر فمینیسم بلکه از منظر فلسفه وجودی. در اکثر کتاب‌هایش یک مفهوم را می‌بینم که می‌خواهد کودکان را به آن قلاب و امن‌شان کند.

در کتاب «بغل» سه مفهوم تفاوت، حرکت و رسیدن به نقطه امن را می‌توان دید. هر موجود زنده‌ای منحصر به فرد است. هر چه دارد دارایی اوست و این دارایی‌اش قرار نیست با دیگری مقایسه شود. برای برآوردن نیاز دیده شدن، شنیده شدن، بغل شدن حتما راهی وجود دارد. این داستان می‌گوید تو حرکت کن حتما یک نقطه امن وجود دارد.

این کتاب فرآیندمحور است. یک نقطه امن برای تثبیت دارایی‌ها. حالا این دارایی می‌خواهد زندگی‌مان، تنهایی‌مان یا تفاوت‌هایمان باشد. این کتاب یادمان می‌آورد حرکت کنیم، امیدوار باشیم حتما چیزی منتظرمان است.

می‌خواهم به ایشان تبریک بگویم انتخاب‌هایشان بسیار مادرانه است. و نشان می‌دهد که یک سابقه امن داشته‌اند که می‌توانند نقطه‌های امن، را در بین تصاویر و کلمه‌ها تشخیص بدهند.»

رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

 «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

بغل کردن سبب بالا بردن اعتماد به نفس کودکان می‌شود

مهرنوش پارسانژاد، مترجم کتاب «بغل» هم درباره این کتاب گفت: «کتاب «بغل» کتاب ساده‌ای است. اما مساله بسیار مهمی را مطرح می‌کند و آن نیاز ما به عشق و محبت است. از لحظه‌‌ای که به دنیا می‌آییم تا لحظه‌ آخر به عشق نیاز داریم. با توجه به تجربه‌ام با فرزندانم به این نتیجه رسیدم که به چنین کتابی نیاز داریم.

مهرنوش پارسانژاد در رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

 «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

وقتی که همدیگر را بغل می‌کنیم، هورمونی به نام هورمون عشق در بدن ما ترشح می‌‌شود این هورمون سبب رشد، نشاط و شادی در کودکان می‌شود. چند وقت پیش برنامه‌ای در تلویزیون پخش می‌شد. موضوع برنامه این بود که آیا می‌توان افسردگی را بدون دارو درمان کرد یا نه. طبق گفته کارشناس این برنامه بغل کردن سبب ترشح هورمونی به نام هورمون عشق می‌شود.

تحقیقات نشان داده که هشت بار بغل کردن در روز سبب ترشح این هورمون به مقدار لازم می‌شود. اگر در طول روز مادر و پدر هر کدام چهار بار کودک را در آغوش بگیرند این هورمون به مقدار لازم در بدن فرزندان‌شان ترشح می‌شود. اگر این کار را نکنند به تعبیر من کودک دچار گرسنگی عاطفی می‌شود.

رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

 «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

بغل کردن سبب بالا بردن اعتماد به نفس کودکان می‌شود. مهر و محبت خانواده بسیار مهم است و در آینده کودکان بسیار نقش دارد. متاسفانه ما به جای دادن عشق از کودکان‌مان انتقاد می‌کنیم. به خیال خودمان داریم تربیت می‌کنیم ولی در واقع کودکان را آزار می‌دهیم. انتقادهای ما باعث می‌شود که کودکان اعتماد به نفس‌شان را از دست بدهند و دچار اضطراب شوند. هنگام انتقاد کردن همان خصوصتی را که نمی‌خواهیم در کودک تشدید می‌کنیم. دلیل این است که ضمیر ناخودآگاه کودک مثل یک سی دی خام است. هر چه بگوییم در آن ضبط می‌شود. وقتی مرتب از او ایراد می‌گیریم، آن را ضبط و باور می‌کند.

رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

باید کودکان را با عشق و شادی در آغوش بگیریم. اگر خودمان غمگین باشیم ترکش‌هایش به کودکان هم می‌خورد. اگر بهترین امکانات مادی را فراهم کنیم ولی بر بستر عشق و شادمانی نباشد به هدفمان نمی‌رسیم.

نکته مهم دیگر این کتاب که از زبان جغد مطرح می‌شود این است که برای هر کسی فرد مناسبی وجود دارد. این به کودکان می‌آموزد که عشق و محبت را باید جست تا پیدا کرد.

رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

«عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

تعریف مفاهیم انتزاعی با کمک عینیات و محسوسات

در بخش بعدی برنامه به کتاب «این عشق که می‌گویند چیست؟» پرداخته شد. سحر سلطانی درباره این کتاب گفت: «ما فلسفه‌کارها وقتی می‌خواهیم مفاهیم را به کودکان زیر شش سال یاد بدهیم، آن‌ها را به چند سطح تقسیم می‌کنیم. مفاهیم دسته اول مفاهیم بسیار ساده هستند که کودکان با حواس پنجگانه‌شان با آن‌ها درگیر می‌شوند. با دیدن، بوییدن، چشیدن، لمس کردن و شنیدن آن مفاهیم را می‌شناسند و کشف می‌کنند. مفاهیم دسته دوم مفاهیم پیچیده‌تری هستند که از تلفیق مفاهیم سطح اولی‌ها به آن‌ها می‌رسیم. مفاهیم سطوح بالاتر  هم مفاهیمی هستند مانند خدا، مرگ و عشق. عشق یک مفهوم سطح بالاست.

رضی هیرمندی در رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

 «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

 

(رونمایی از دو کتاب کودک «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل») در کتاب دیوید کالی اتفاقی می‌افتد که در فرهنگ ما فارسی‌زبانانِ عاشقِ فانتزی و تخیل کمتر اتفاق می‌ا‌فتد. کالی یک اِما می‌سازد. اِما میکروفونش را دست می‌گیرد و می‌رود سراغ افراد خانواده‌اش. اِما بسیار خوشبخت است که تعداد افراد خانواده‌اش زیاد است. پدربزرگ و مادربزرگ هم با آن‌ها زندگی می‌کنند. این یعنی نسل‌های مختلف با علایق مختلف و تجربه‌های مختلف. سوال اِما این است: عشق چیست؟

در این مصاحبه نه فقط با حس یا مفاهیم بلکه با مجموعه‌ای از عینات عشق تعریف می‌شود، که در سیستم تربیتی ما جایش خالی است. ما خیلی خوب از مفاهیم انتزاعی صحبت می‌کنیم. اما الگویی نداریم که به شکل عینی و ملموس بتوانیم در قاب زندگی هر کودکی به سوالات این چنینی جواب بدهیم. دیوید کالی یک الگوی استاندارد می‌دهد که یاد بگیریم چطور از مفاهیم انتزاعی حرکت بکنیم. و با محسوسات، با عینات موجود در زندگی خود بچه‌ها مفاهیم را برایشان معنی کنیم. دیوید کالی همانند یوستین گوردر فیلسوفی است که مفاهیم پیچیده را به قابل‌آموزش‌ترین شکل برای کودکان تعریف می‌کند. او بلد است چگونه مفهوم‌پروری کند و به ساده‌ترین شکل مفاهیم را در قالب استانداردهای فردی دربیاورد.«عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

یکی از اولین شرط‌‌ های عشق پا بیرون گذاشتن از خودمان است

در ادامه رضی هیرمندی مترجم کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» صحبتش را با شعری از ابتهاج آغاز کرد.

«عشق شادی است. عشق آزادی است.عشق آغاز آدمیزادی است.»

او در ادامه گفت اگر زندگی‌مان با عشق شروع و با عشق تمام شود آدمیزاد واقعی هستیم. اگر اعتقاد داشتیم که شرط آدمیزاد بودن عشق است، الان دولت عشق و ملت عشق بودیم. پرچمدار عشق بودیم نه جنگ، نه خشونت. طرفدار آرامش بودیم. طرفدار صلح بودیم. طرفدار آرامش بودیم و در آن صورت خیلی چیزهای داشتیم. در آن صورت خیلی از چیزهای را از دست نمی‌دادیم. فرهادها را از دست نمی‌دادیم. آزادها را از دست نمی‌دادیم آزاده‌ها را از دست نمی‌دادیم.

یکی از اولین شرط‌‌های عشق پا بیرون گذاشتن از خودمان است و رجعت به خودمان است. یعنی ما نمی‌توانیم عاشق باشیم ولی از خودمان بیرون نیاییم. بعضی از آدم‌ها هستند که عاشق خودشان هستند و تا ابد هم به این عشق وفادار می‌مانند. منظور ما این عشق نیست. عشق واقعی عشقی است که از خودمان بیرون می‌آییم.«عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

(رونمایی از دو کتاب کودک «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل») عشق آفرینش‌گر است

دومین چیزی که درباره عشق می‌خواهم بگویم این است که عشق آفرینش‌گر است و چیزهای تازه تولید می‌کند. ایده‌های تازه، اندیشه‌ها و چیزهایی که در خدمت انسان‌های دیگر قرار می‌گیرد. اگر عشق فقط منحصر باشد به خود و خانواده‌مان و به دیگران چیزی نرسد  عشق نیست. پس عشق چیزی است که از خودمان بیرون می‌آییم و به دیگران چیزی می‌رسانیم. عشق به تعبیر استاد شفیعی کدکنی عشق در زندگی است. عشق باید زنده باشد. شرط زندگی چیست؟ شرط زندگی حرکت است. عشق باید پویا باشد. عشق باید پوست بیندازد در حال تغییر و تحول باشد. به نظر من در این کتاب رگه‌هایی از آن را ببینیم.

رونمایی دو کتاب بغل و عشق که می‌گویند چیست

شخصیت اصلی «عشق که می‌گویند چیست» پرسشگر است

این کتاب هفت شخصیت دارد. اولین شخصیت اِما است. اِما چه خصوصیتی دارد که می تواند برایمان مفید باشد؟ اِما پرسشگر است و شما می‌دانید که پرسشگری آغاز فلسفیدن است. اِما داد سخن نمی‌دهد که مامان من می‌دانم عشق چیست. خیلی ساده،بدون شیله پیله می‌پرسد این عشق که می‌گویند چیه و یک جمله جالبی می‌گوید. می‌گوید من می‌روم پیش مامانم حتم دارم که به من می‌گوید. که رابطه سالم دختر و مادر و فرزند و والدی را به نمایش می‌گذارد.«عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

دومین شخصیت ما آنیتاست. دوست اِما. آنیتا از آن آدم‌هایی است که در برای هر پرسشی جواب کلیشه‌ای پیدا می‌کند و خودش را راحت می‌کند. می‌گوید این عشق مال آدم‌بزرگ‌هاست. مال ما نیست چه کار داریم به این سوالات. ربطی به ما ندارد.

رونمایی دو کتاب بغل و عشق که می‌گویند چیست

«عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل» بعد به پدر می‌رسیم پدر عشق فوتبال است و دوست دارد که عشق نازل شود. می‌گوید عشق مثل خوردن توپ به داخل دروازه است. قسمتی از گفته پدر واقعیت را در خودش دارد. ما در عالم واقعیت هم عشق‌هایی با یک نگاه را دیده‌ایم. اما ما کم‌کم به جواب‌های بهتری می‌رسیم. مادربزرگ خیلی ساده وصمی‌می گوید مثل کیک نرم و خوشبوست. و واقعا هم همین‌طور است. عشق خوشبوست یک تعبیر ساده و زیبا. پدربزرگ می‌گوید عشق مثل یک موتور سالم قلبت را گرم می‌کند. این هم یک تعبیر است. پسری هم آخر داستان ظاهر می‌شود که اصلا تو باغ نیست.

رونمایی از دو کتاب «عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

کلیدواژه عشق شریک شدن و سهیم شدن است

اما عمیق‌ترین و آموزنده‌ترین تعبیر از مادر اِما است. مادر می‌گوید عشق چیزی است که آهسته‌آهسته مثل گل در بهار می‌شکفد. یعنی عشق را باید به دست بیاوریم، باید بدویم دنبالش. مگر گل به این راحتی می‌شکفد؟ سعی باد و باران و بهارانی گل را پدید آورده. عشق نازل نمی‌شود. برای عشق باید تلاش کنیم و این تدریجی بودن عشق را می‌رساند. یک شخصیت دیگر هم هست که خیلی ساکت و آرام همه این‌ها را در عمل نشان می‌دهد. او پیش مادر رفت. پیش پدر رفت. پیش مادربزرگ و پدربزرگ رفت. و در پایان در عمل نشان داد که عشق چیست. کلیدواژه عشق شریک شدن و سهیم شدن است. این روایت من مترجم است. هر کسی البته روایت خود را دارد و کتاب خوب هم کتابی است که روایت‌های مختلف داشته باشد.

من با شعری از ابتهاج شروع کردم و با شعری از بهار صحبت‌هایم را تمام می‌کنم:
ما درس صداقت و صفا می‌خوانیم
آیین محبت و وفا می‌دانیم
زین بی‌هنران سفله ای دل مخروش
که آن‌ها همه می‌روند و ما می‌مانیم»

برای خرید کتاب کلیک کنید:

عشق که می گویند چیست

«عشق که می‌گویند چیست؟» و «بغل»

دورهمی برای کاشتن بذر امید در دل کودکانمان

تصویر عنوان خبر

مقدمه:

امید، عشق، صلح کلماتی هستند که هر کدام به تنهایی می‌توانند شروع معجزه‌ای باشند. در روزهایی که این کلمات برای سرزمین ما کمرنگ شده‌اند بهانه‌ای کردیم آن‌ها را برای یک دورهمی از جنس امید: «چگونه تلاش کنیم تا دنیا جای بهتری برای زندگی باشد؟»

راستی فکر کرده‌ایم در این باره نقش فرد فردمان چه خواهد بود؟

دهکده کتاب بازی و اندیشه در روز چهارشنبه 27 آذر 1398 میزبان ضیافتی بود از جنس آگاهی. دورهم جمع شدیم تا راه چاره‌ای بیندیشیم برای مرهم زخم‌های جامعه. برای کارهای ساده‌ای که می‌توان انجام داد تا لبخند را جایگزین یاس و درماندگی کنیم. فراموش نکنیم جامعه از تک تک ما تشکیل شده و باید نقش خود را جدی‌تر بببینیم.

دورهمی دهکده کتاب بازی و اندیشه با موضوع «چگونه تلاش کنیم تا دنیا جای بهتری برای زندگی باشد؟» با حضور علی‌اکبر زین‌العابدین و غزال نصیری و گروهی از همراهان همیشگی دهکده از جمله رویا شهری، محبوبه نجف‌خانی، معصومه نفیسی، فاطمه معدنی، ندا حیدری، پگاه وزیری برگزار شد.

 

دورهمی درباره امید

این دورهمی با پخش انیمیشنی به نام volunteer your time که با موضوع این دورهمی مرتبط بود آغاز شد. در ادامه با توجه به موضوع دورهمی و به خواست کارشناسان مهمان به شکل هم‌اندیشی و گپ و گفت‌وگو ادامه پیدا کرد. مادران، پدران و معلمان شرکت‌کننده در محیطی صمیمی از دغدغه‌هایشان صحبت کردند و به هم‌اندیشی پرداختند. در پایان هم به پیشنهاد غزال نصیری راهکارهای خود را بر روی برگه‌های کاغذ نوشتند تا با انتشار آن‌ها بخشی از سهم خود را در ساختن دنیای بهتر ایفا کنند.

 

رویا شهری, فاطمه معدنی, میترا نوحی جهرمی،

ناامیدی و بی‌هویتی در نسل جوان

عمده‌ترین دغدغه حاضران در این دورهمی ناامیدی و بی‌هویتی بود که گریبان‌گیر نسل جدید شده بود و بخش عمده گفت‌وگوها حول محور این موضوع بود.

زین‌العابدین با اشاره به این مساله که خیلی از اتفاقاتی که در دنیا رخ می‌دهد در اختیار ما نیست و با اشاره به این که دکتر علی صاحبی از روان‌شناسان برجسته که تجربه زندگی، تدریس و درمان بیماران در کشورهای گوناگون را داشته معتقد است که جغرافیا تعیین‌کننده حال خوش نیست و کسی که حالش بد است در هیچ نقطه‌ای از دنیا حالش خوب نمی‌شود، ناامیدی را انتخاب ما در برابر اتفاقات عنوان کرد.

 

علی‌اکبر زین‌العابدین

کودکان را با افراد امیدوار و خوشبین به زندگی آشنا کنیم

نصیری در پاسخ به این مساله گفت که کودکان درباره این دنیا آگاهی ندارند و این ما هستیم که دنیا را به آن‌ها معرفی می‌کنیم. آن‌ها فکر می‌کنند ما از دنیا هم آگاهی داریم. در حالی که ما فقط کمی تجربه بیشتری از آن‌ها داریم. بنابراین هر گونه که دنیا را به آن‌ها معرفی کنیم از ما می‌پذیرند. یکی از کارهایی که ما می‌توانیم انجام دهیم معرفی کردن افرادی است که به زندگی خوشبین هستند. برای نمونه می‌توانیم عکسی از این نشست را به آن‌ها نشان بدهیم و بگوییم: «ببین حداقل این تعداد افراد امیدوارند و معتقدند که دنیا جای خوبی است و زندگی ارزشمند است. تو هم می‌توانی امیدوار باشی. می‌توانیم فهرستی از کارهایی که دیگران برای بهتر کردن دنیا انجام می‌دهند را به او نشان بدهیم و از او بپرسیم حالا تو می‌خواهی چه کار کنی؟

در صحبت کردن با کودکان مراقب حرفهایمان باشیم

هر حرفی که می‌زنیم 70 در صد آن فقط کلماتی است که می‌خواهیم بگوییم که من حرفی دارم و 10 درصد معنا و 20 درصد تکرار آن معنا است. من قبل از حرف زدن با هر کودکی به آن  10 درصد فکر می‌کنم که چه چیزی را می‌خواهم به آن کودک منتقل کنم. من به او می‌گویم که دنیایی که تو را به آن دعوت کردم جای فرصت‌هاست اما هر نقطه‌ای از آن فرصت‌ ویژه‌ای را در اختیارت می‌گذارد. در یک کشوری فرصتی که در اختیارت است آن است که گلی را که از شاخه کنده شده بکاری. جای دیگر فرصتی که وجود دارد این است که گلی را که قبلا کاشته شده آبیاری کنی. جای دیگر اصلا نمی‌دانند گل چیست و قرار است تو گل بکاری. بچه جان تو به این دنیا آمدی تا کاری برای آن انجام بدهی. یا فرصت را پیدا کن یا از فرصتی که به تو داده شده استفاده کن. به این ترتیب کودک می‌آموزید که از چه زاویه‌ای به مشکلات نگاه کند.

 

غزال نصیری

از انتشار اخبار بد خودداری کنیم

زین العابدین در بخشی دیگر از صحبت‌هایش به بحث شایعات اشاره کرد و این که بخشی از این خبرها را شایعه تشکیل می‌دهند .بنابراین باید با آگاهی با آن‌ها برخورد کرد. علاوه بر این تفسیر و موقعیت ما در برابر رخدادهاست که تعیین می‌کند خبری خوب است یا بد. او درباره بحران هویت ملی هم به حجم تمایل به مهاجرت در میان بزرگسالان اشاره کرد. برای کودکان به معنای این است که ایران جای خوبی برای زندگی کردن نیست و میهن‌دوستی معنای خود را از دست می‌دهد.

ما به کودکان خود چه ارائه کرده‌ایم؟

رویا شهری نیز درباره بحران هویتی کودکان گفت: «این جلسه نشستی برای به دست آوردن راهکار برای نوجوانان نیست. آنچه که می‌بینیم آن چیزی است که ما برایشان به وجود آورده‌ایم. اگر امید ندارند اگر هویت ندارند اگر عرق ملی ندارند مشکل ماییم. امروز «از چه به کودکان خود دادیم؟» با هم گفت‌و گو کنیم. آیا از امید حرف زدیم؟ از امید خواندیم؟ کنارشان رویا‌پردازی کردیم؟ آیا کمک کردیم که خاطرات مشترکی بسازیم که خودشان را به سرزمین‌شان وصل بدانند؟ ما چقدر شکرگذار آدم‌های تاثیرگذار بودیم؟ آیا امید را ترویج کردیم و بابت امیدهایمان ایستادیم؟

ما تنها با سرمایه اقتصادی زندگی نمی‌کنیم

زین العابدین در بخش دیگری از سخنان خود نیز با اشاره به چهار سرمایه مادی، اجتماعی، روانی، تخصصی افراد در زندگی گفت: «ما با سرمایه‌های مختلفی زندگی می‌کنیم بخش زیادی از ناامیدی‌ها هم اکنون ناشی از مشکلات اقتصادی است. سرمایه مادی، فقط یکی از سرمایه‌های ماست. اما ما به کودکانمان چنین منتقل کرده‌ایم که فقط با سرمایه مادی‌مان زندگی می‌کنیم. برای همین است که همه از پیر و جوان به دنبال خبرهای اقتصادی خوب هستیم. در حالی که بیشتر مراجعه‌کنندگان به روان‌شناسان ثروتمندان هستند.

تصویر منفی از دنیا به کودکان نشان ندهیم

نصیری در پاسخ به سوال مواجه شدن کودکان با خبرهای بد گفت وقتی کودک‌تان با سوالی درباره یک خبر بد به سراغ شما می‌اید مانند آن است که لقمه‌ای را به جای آن که قورت بدهد در دهانش نگه داشته است. او لقمه را جلوی شما درمی‌آورد و می‌گوید مامان، بابا قورتش بدهم یا نه؟ تو داری دنیا را به من معرفی می‌کنی. وقتی کودکتان به شما می‌گوید «مامان بچه‌ها می‌گویند همه چیز گران شده» در چنین مواقعی باید بگوییم بله گران شده ولی در ادامه باید به او بگوییم که ما چگونه بر این مشکل چیره هستیم. من مامان و بابای تو چگونه زنده می‌مانم. خیلی از ما تجربه بمباران را داریم. من فکر می‌کنم که سه یا چهار سالم بود که جنگ تمام شد. بمباران برای من یکی از مفرح‌ترین و هیجان‌انگیزترین لحظه‌های زندگیم بود چون به محض این که آزیر قرمز را می‌کشیدند می‌دویدیم سمت زیر پله و مادرم اولین چیزی را که برمی‌داشت یک کیسه تخمه بود و بعد چراغ‌ها را خاموش می‌کردیم و هر کس باید یک خاطره خنده‌دار را تعریف می‌کرد. این هنر مادرم بود. چند وقت پیش که برای کار به یک مهدکودک رفته بودم زیرپله‌ای دیدم که به یک اتاقکی راه داشت با خودم گفتم چه جای باحالی برای آزیر خطر. انگار که برای من با یک تفریحی عجین شده است این به این معنی نیست که کله‌ام مثل کبک زیر برف است و نمی‌دانم در پی آن آژیر مرگ و از دست دادن است اما این مسائل به کودک ربطی ندارد چون او نه نقشی در این جنگ دارد و نه می‌تواند در جلوگیری از آن نقشی داشته باشد.

برای ساختن هویت ملی باید طعم خوش فرهنگمان را به کودکان بچشانیم

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره هویت از تجربه کودکی‌اش صحبت کرد. او گفت: «هویت من در عین سختی ساخته شد. برای من سوال بود که چه می‌شود که همه برای رزمنده‌ها لباس و غذا جمع می‌کنند، چه کسانی که در جبهه کسی را دارند چه ندارند، به جنگ اعتقاد دارند چه ندارند. وقتی اسیری آزاد می‌شد برای من سوال بود که چرا همه از آزادی او خوشحالند. من کودک سهم خودم را برمی‌داشتم، فارغ از هر گونه نگاه سیاسی، این که آزادی خوش است، همکاری خوش است. همکاری آدم‌ها را دور هم جمع می‌کند. برای من از جنس دورهمی پختن لواشک بود از جنس پختن آش نذری بود. آیا برای کودکانمان چنین تجربه‌هایی را خلق می‌کنیم؟

خاطرات مشترک بسازیم

انسان‌ها با ریشه‌های هویتی‌شان از زندگی رزق می‌گیرند. هر چقدر این ریشه قوی‌تر باشد این شاخ و برگ گسترده‌تر به دنیا خدمت می‌کند. یک شهروند اجتماعی وقتی ریشه‌اش در خاکی است از شاخ و برگ و میوه‌اش به دنیا می‌دهد و آن خاک آن جایی است که تو فرهنگ را به فرزندت معرفی می‌کنی. فرهنگ یعنی زیست اجتماعی که مزه خوشی را به کودک می‌چشاند و برای کودک می‌ارزد که اهل آن باشد. چرا کودک بیسکویت را به بروکلی ترجیح می‌دهد؟ چون خوشمزه‌تر است. آیا ما توانستیم مزه خوش فرهنگ‌مان را به کودکمان بچشانیم؟

وقتی کودکی شب یلدا در مغازه‌ها انار می‌بیند، در خانه مادربزرگش انار می‌بیند، در مهدکودکش انار می‌بیند دیگر انار برایش هر چیزی نیست. اگر ما دلمان برای کشورمان می‌تپید به خاطر این بود که می‌توانستیم دست‌جمعی ترانه‌ایی را بخوانیم. چقدر بلدیم که با بچه‌هایمان درباره قصه مشترکی صحبت کنیم؟ در چنین حالتی است که هویت اجتماعی‌اش رزق می‌گیرد. می‌خواهیم کودکمان هویت ملی داشته باشند چقدر بلدیم با مزه خوش این هویت را برایش بسازیم؟ در این صورت آسیب حرف‌های منفی کمتر می‌شود.

برای من سوال است که چگونه در اردوگاه داخائو مادری تصمیم می‌گیرد که بچه‌دار شود. آیا غیر از این بود که به زندگی امیدوار بود؟ همین که ما داریم نفس می‌کشیم و وارد اتاق گاز خودساخته نشده‌ایم به این معناست که به زندگی امیدوار و خوش‌بین هستیم و بی‌انصافیم اگر این امید را به کودکانمان نشان نمی‌دهیم.

پوستر دورهمی دهکده کتاب با موضوع امید