ما پدر و مادرها میراث گران بهایی که می توانیم برای فرزندانمان به جا بگذاریم “احساس عزت نفس” هست . البته این خصوصیت به صورت وراثت به بچه ها منتقل نمی شود و این طور نیست که بطور ذاتی در ژن های ما وجود داشته باشد.
عزت نفس بطور تدریجی براساس تجربه هایی که کسب می کنیم و ازهمان روزهای اولیه ی زندگی شروع به شکل گیری می کند و ما بعنوان والدین نقش اساسی در شکل گیری این مهم برعهده داریم. تمام استعدادها و توانایی های بالقوه کودک ممکن است نابود شود و فعال نشود اگر حس عزت نفس در کودک رشد پیدا نکند.
عزت نفس و اعتماد به نفس:
اعتماد به نفس در هنگام رویارویی ما با مشکلات مختلف همواره با خودآگاهی مثبت در وجود ما همراه هست .زمانی که به خودمان و توانایی هایمان مطمئن هستیم با نگاه مثبتی که به خود و توانایی هایمان داریم باعث می شود که در مشکلات بهتر رفتار کنیم .
درمقابل، کمبود اعتماد به نفس منجر به داشتن درک منفی از خودمان می شود . همانطور که داشتن اعتماد به نفس کمک می کند در برخورد با مشکلات موفق تر رفتار کنیم ، قرارگرفتن در هر موقعیت موفقیت آمیز هم اعتماد به نفس و عزت نفس را بالا می برد.
حالا ، فرق اعتماد به نفس با عزت نفس چیست؟
اعتماد به نفس
از ایمان داشتن به خود و شناخت خوب از خود سرچشمه می گیرد، اینکه به خصوصیات خود یعنی توانایی ها و نقطه ضعف هایمان آگاه باشیم. این آگاهی و شناخت از ویژگی های ما کمک می کند که براساس توانایی هایمان رفتار کنیم . درصدد کنترل و رفع نقاط ضعفمان باشیم و خودمان را یا در موقعیت شکست قرار ندهیم و یا در پذیرش آن باشیم و اینکه بدانیم چه زمانی از چه استعدادمان استفاده کنیم . و چه خوب است که به بچه ها کمک کنیم تا به خود آگاه باشند .
با قراردادن آن ها در موقعیت های مختلف و کسب تجربه های متفاوت، کمک کنیم تا طیف احساسات، توانایی ها و نقاط ضعف شان را بشناسند و برای آن چاره کنند.
عزت نفس
از حس دوست داشتن و دوست داشتنی بودن برمیآید. اینکه امنیت عاطفی داشته باشیم و لازمه این را به کودکانمان هم منتقل کنیم.
” محبت بی قید و شرط” کلید کسب عزت نفس هست. این که در هر شرایطی برای من دوست داشتنی هستی حتی وقتی کار بدی انجام می دهی. این که کار از شخصیت کودک جداست. (کاری که انجامش دادی بد بود اما خودت همیشه برایم دوست داشتنی هستی)
عزت نفس یعنی احساس کاملا خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم . حس ” ارزشمند بودن و حس ” دوست داشتنی بودن ” از عزت نفس بالا میآید که البته این با خودشیفتگی فرق دارد.
در خودشیفتگی فرد اغراق شده خودش را بدون داشتن شناخت از خود دوست دارد و به شدت قبول دارد.
اما در عزت نفس با علم به توانایی ها و کاستی ها خودش را دوست داشتنی و شایسته ی احترام می داند.
مسلماً حضور اعتماد به نفس و عزت نفس توأمان می تاند باعث بالندگی فرد شود و احساس رضایت از زندگیش داشته باشد. چیزهایی توی زندگی هرکدام از ما وجود دارد که برای شخص خودمان خیلی اهمیت دارد . مثل داشتن برخی ملاک های اخلاقی، اهداف شخصی، ایده ها و آرزوها و … که حتی ممکن است برای جامعه ای که زندگی می کنیم هم مهم نباشد، اما این جنبه ها همان هایی هستند که پس از کسب آن ها احساس اعتماد به نفس واقعی می کنید . در حالی که ممکن است برای افراد دیگر هیچ اهمیتی نداشته باشد.
-
اما در مورد بچه ها:
گاهی چند موضوع کوچک می تواند به عزت نفس آن ها آسیب بزند . اولین و مهم ترین مسئله از نظر کودکان این است که آیا والدین شان آن ها را دوست دارند?. و برایشان ارزش قائل هستند یا نه ؟.
محبت اساس احساس امنیت و عزت نفس در کودکان است.
و بر عزت نفس آن ها در دوران کودکی اثر می گذارد.
برای کودک همچنان که رشد می کند و بزرگتر می شود عوامل مختلفی دارای اهمیت ویژه می شود:
- موفقیت در مدرسه
- توانایی ایجاد و نگهداری روابط دوستانه
- بلوغ
- و …
این دلایل به دلیل اهمیت بسیاری که دارند اثر شگرفی بر کل خودآگاهی و احساس عزت نفس کودک خواهد داشت. آنچه در بزرگسالی پیروزی یا شکست جزئی قلمداد می شود. عامل فشار بالقوه ای هست که بر خودآگاهی و اعتماد به نفس کودک وارد می شود . این فشار به ویژه در حوزه هایی که کودک خودش را با همسالانش مقایسه می کند بیشتر دیده می شود.
نویسنده: سعیده شکوری